تیداتیدا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

برای دخترم تیدا

سی ماهگی دختر شیرینم و آخرین پست سال 93

  تولد سی ماهگی ات مبارک باشه عزیزم انگار همین دیروز بود که از  خدا می خواستم زودتر یکماهه بشی ، شش ماهه بشی ، یکساله بشی و حالا شدی سی ماهه خدایا شکرت بخاطر همه موهبت ها و الطافی که به من عطا کردی . دختر ناز و فهمیده دو سال و نیمه من . بعد تولد دوسالگیت هرکی ازت می پرسید چند سالته می گفتی دو سالمه حالا فقط یه بار شنیدی به یکی می گفتم دو سال و نیمشه دیگه خودت می گی دو سال و نیم    تبلیغ کنسرت ابی رو دیده بودی و مرتب تو خونه میخوندی : این آخرین باره من ازت میخوام بردردی به خونه این آخرین باره من ازت میخوام عاقل شی دیوونه   و تبریک بخاطر اینکه اولین دندان آسیای بزرگ ش...
23 اسفند 1393

جشن عید نوروز موسسه نیلوفر آبی

جمعه 93/12/22 از ساعت 11 تا 13 در تالار پرنس جشن زیبایی با حضور کوچولوها و پدرها و مادرهاشون برگزار شد  بصرف شیرینی و شربت و پیش غذا که سالاد الویه و سالاد ماکارونی بود . مهمانهای زیادی آمده بودند . عمو موسیقی و  حاجی فیروز هم برنامه خوبی اجرا کردند .         اما شما از صورت سیاه حاجی فیروز ترسیدی و همش تو بغل بودی یا گریه میکردی . دلم میخواست برقصی که اصلا نرقصیدی .               گل کوچولوی من از صورتت معلومه چقدر گریه کردی       اینم عیدی موسسه به کوچ...
22 اسفند 1393

جشن بازی پارک قیطریه

جمعه 93/12/15 جشن بازی و همایش پدران در فرهنگسرای امیرکبیر پارک قیطریه ساعت 10 صبح با حضور استاد محمود سلطانی برگزار شد البته ما دیر رسیدیم و بابا هم که مشغول تدارک کادوهای شب عید شرکت بود نتونست باهامون بیاد و دوتایی رفتیم . مراسم رنگ بازی خوب بود و بچه ها کلی رنگی رنگی شده بودن ولی خدارو شکر ما چون دیر رسیده بودیم شما خیلی کثیف نکردی خودتو چون آب سرد بود و دست بچه ها یخ می کرد موقع شستن و همش میگفتی یخ کردم .       عکس دسته جمعی       بدو بدو ، پله بازی و پریدن از جوی آب       بعدش رفتیم سراغ چادر عشایر و غذای محلی و...
16 اسفند 1393
1